Neue Seite 3

 

cinema-ye-azad

سينمای آزاد

. Postfach 100525 D-66005 Saarbrücken   .Tel: 0049 681 39224 . cinema-ye-azad@T-online.de

آرشيو               کارنامه              عکسها               خبرها                تماس با ما

سرآغاز


*کدام شرمنده ترند؟ - سخن کوتاه

''



بااینکه من پیشنهاد های خیرخواهانه مبارز مخمل قلم برادر مسعود بهنود را به جان ودل پذیرا می شوم اما چند وقت بود که برخلاف توصیه های مکرر این برادر اندیشمند(ایشان اخیرا مدال نویسنده مستقل ومعتبر را هم از کانون خبرنگاران دولت امنیتی/ طالبانی احمدی نژاد به سینه نصب کرده اند) به وبلوگ آقای رضا علامه زاده سر نزده بودم اما حدس می زدم که ایشان همچنان باموفقیت به جهان گشایی (!)شان ادامه می دهند وبه هر شهر که می روند کلید طلایی را اپوزیسیون سرنگونی طلب به ایشان تقدیم می کند ، فشار جمعیت مشتاق برای رویت کارشان به حدی است که باید خوشحال بود اگر حادثه غیر مترفبه ای رخ نداده باشد. هر چند محروم ماندن مشتاقانی که بليط بدستشان نرسیده خوداتقاق درد ناکی است اما من نادوست ( وقتی سینمای آزاد اعلامیه مخالفت با رفتار ایشان را همراه باگروه های دیگر از آن جمله گروه تئاتر آقای حسین افصحی برنامه گزارکنونی ایشان در کانادا ،در اعتراض به سپردن مدارک لازم! به سفارت جمهوری تطهیر شده اسلامی وتقاضای ویزا از سفارت مذکور راامصاء کرد.نام من{ قبلابصیر عزیز بودم} به نادوست ومغرض ، دکان دارو فرمان بر احزاب سیاسی مبدل شد ودیگر امضاء کنندگان از آن جمله آقای افصحی هم از اتهامات علامه زاده مصون نماندند) این سئوال نادوستانه! را ازآقای علامه زاده دارم که چرا کارت های دعوت را انقدر وسیع پخش می کنندکه شیفتگان واقعی پشت د ر می مانند؟. آخر انصاف هست که مردم بی پارتی نتوانند به آرزویشان که همانا تماشای نمایش مصدق است دست یابند آنوقت مسعود کیمیایی که در کتاب سراب سینمای اسلامی آقای علامه زاده یک فیلمساز فاسدحکومتی شناسانده شده چون دلال ویدئوکلوب شهر فرنگ پاریس معرفش بوده از تهران شتابان خودش را به مراسم گشایش تور جهانی! برساند؟ خوب اگر اینکار فقط برای دوستان تنظیم شده ،کافی است که در هر شهر یاران فراوان جمع شوند وبرای ایستادگی ومقاومت ایشان در برابر کلیت رژیم دست بزنند وهورا بکشند .دیگر چرا مردم رادست می اندازند؟ بودجه کلان این کار که قبلا تقبل شده اگر به فرض در همه شهر ها هم ،سالن نمایش ازجمعيت منفجر شود در آمد حاصله دستمزد بازیگرا ن را هم تامین نمی کند چه برسد به هزینه های دیگر. با توجه به اینکه اصلا درچند شهر به کار اعتنایی نشده ( با این تبلیغات وسیع وهزینه بسیار ی که خرج تبلیعات شده که تا کنون در توان هیچ برنامه سازی در خارج از ایران نبوده ،پر شد ن یک سالن کوچک در لندن با 15 هزار ایرانی خود شکست است) اما آقای علامه زاده فراموش می کند (!)موقعیت کار در این گونه شهرها را برای خوانندگان وبلوگش گزارش کند .من از موقعیت ومیزا ن استقبال در فرانکفورت آلمان وشهرهای پیرامونش اطلاع دقیق دارم از این شهر بزرگ ودیگر شهرهای چسبیده به آن (؛ ماینس، ویسبادن؛ ودارمشتات...) جمعا 90 نفر در سالن بودند، که 40 نفرشان دعوت داشتند. اما چرا آقای علامه زاده که موفقیت هایشان را در شهر های دیگر با آب وتاب برخ ما می کشند از شکست فرانکفورت و شهرهای نزدیکش سخنی نمی گوید ؟


ایااینهمه تاکید و تکیه علامه زاده به استقبال مردم به خاطر اثبات گرایش عامه به مصدق است ؟ نه، چرا که بعد از گذشت اینهمه سال دیگر دوست و دشمن ،موافق ومخالف اندیشه های او مشخص است حالا دیگر آقای بیل کلینتون هم مصدقی شده!! وآنهمه ملی /مذهبی مرتجع داخل وپیرامون جکومت مانند آفای ابراهیم یزدی که دستش به خون آغشته است شعار پاسداری اندیشه های مصدق را با خود حمل می کنند. این ادعای علامه زاده که ميخواهد مصدق را به نسل جوان معرفی کند هم به یک جوک بیشتر شبه است تا واقعیت ، نه جانم او میخواهد برای خودش دوباره موقعیت کسب کند.


حالا که وارد وبلوگ شدیم گشتی در آن بزنیم ،البته گزارش نویسی ایشان به همان شیوه ای بود که من حدس می زدم اما یکی از گزارش ها را که خواندم کلی تعجب کردم ، این قسمت را همین جا کپی ونقل می کنم.


فراز سوم: جدا از ملاقات با دوستان فراوانی که در تورنتو دارم دیدار "عباس جوانمرد" و "نصرت پرتوی"، این نام آورن تئاتر ایران، سخت شادمانم کرد. به پیشنهاد "جوانمرد" بود که ما اجرای آن شب را به بزرگ بانوی از دست شده ی تئاتر کشورمان، مهین اسکوئی، تقدیم کردیم . و این تقدیمنامه کوتاه را هنرمند خوب تئاتر، "حسین افصحی"، که زحمت برگزاری نمایش ما را در تورنتو با دلسوزی به عهده گرفته بود، از طرف گروه نمایش مصدق، پیش از اجرا برای تماشاگران خواند.


اول اینکه چرا آقای علامه زاده خودش عقلش قد نداد که از بزرگ بانوی تئاتر مهین اسکویی باید یاد کرد انگار میخواسته است نام عباس جوانمرد ونصرت پرتوی را هم به شکلی در گزارش بچپاند.همچنین این جمله بزرگ بانو هم دیگر زجر دهنده شده، بزرگ بانوی صلحشان می شود خانمی مثل شیرین عبادی که وظیفه اصلی اش حفظ ج.ا اسلامی است اماشایسته نیست که این کلمات بی اعتبار شده را برای هنرمند براستی ارزشمند تئاتر مهین اسکویی (باهمسر سابقش مصطفی اسکویی قابل مقایسه نبود) بکار بگیرند. بهتر است این صفت هارا بگذارند برای همان حامیان خاتمی جانشان . اما آنچه مرا شگفت زده کرد مربوط به ادامه مطلب است که تکرارش می کنم.


و این تقدیمنامه کوتاه را هنرمند خوب تئاتر، "حسین افصحی"، که زحمت برگزاری نمایش ما را در تورنتو با دلسوزی به عهده گرفته بود، از طرف گروه نمایش مصدق، پیش از اجرا برای تماشاگران خواند.


و عجب دنیای وقیحی ایست واقعا! برایتان گفتم که حسین افصحی چه شخصیت والایی!! پیدا کرده است . نامبرده( هنرمند خوب تئاتر ) بعد از ناکام ماندن در چرخاندن عبدی هنرپیشه پس مانده سینمای جمهوری اسلامی حالا شده برنامه ریز تئاتر علامه زاده.


ایشان در مقابله با سفر علامه زاده ،موضعی چنان به اصطلاح رادیکال داشت که که اگر جلویش را نمی گرفتیم ممکن بود اطلاعیه ما صد برابر شدید ترصادر می شد. چرا که افصحی نظر داشت که این آقا شایسته برخورد تند تری است و اطلاعیه ما ملایم تنظیم شده است .


شما خوانندگان گرامی فکر می کنید در شرایط کنونی کدام یک از این دو شرمنده ترند؟ علامه زاده که به نا دوست مغرض خودمی گوید هنرمند خوب ودلسوزویا افصحی،یکی ار امضاء کنندگان اطلاعیه علیه رفتار های علامه زاده که حالا علاوه بربرنامه گذاری ، چند هفته است در سایت شهروند با مصاحبه های رپرتاژ آگهی گونه خود شده است مبلغ ومشوق مردم برای دیدن این نمایش ؟



بصیر نصیبی 17 فوریه 2006. زاربروکن / آلمان








سرآغاز